خدایا شکر
امروز بعد از گذشت 10روز از پروسه از شیر گرفتن به لطف خدا و کمک خاله ها و مخصوصا مامانی این مرحله از زندگی دخترم هم با خوبی و خوشی گذشت البته خوش که نبود ولی گذشت و رونیا یه جورایی مستقل شدن رو تجربه کرد و وابستگیش به من کمتر شد... خدایا شکر و اینچنین شد که دخترم دو سال و 17روز شیر خورد یعنی دردونه ما 747 روز رو در اغوش من بود و شیر میخورد و باهم عشق بازی میکردیم خدایا اون روزا رو هیچ وقت از یادم نبر قشنگیشون رو پر احساس بودنشون رو و پر از مهر بودنشون رو البته بعد از گذشتن این ده روز هنوز گاهی سراغ ممه رو میگیری و هنوز یادت نرفته ولی صبوری میکنی پریروز خونه یکی از دوستان بودیم کوچولویی 20 روزه ایی داشت که به محض اینکه شروع به شیر دادن...
نویسنده :
مامان موش موشک
10:43